تفاوت زن و مرد در درک زیبایی (بخش دوم)

در رابطه با چهره، زنان، مردانی با صورت استخوانی، چشمان گرد و گونه های برجسته را ترجیح می دهند.
 

شمار زیادی از فمینیست ها، هم صدا با استاینم، «اهمیت دادن به ظاهر» را محکوم می کنند و اعتقاد دارند این جامعه است که به زنان می آموزد که باید به ظاهر خود اهمیت بدهند. آنها همچنین عقیده دارند که معیارهای زیبایی هیچ مبنای واقعی و میان فرهنگی ندارند. با وجود این، مجموعه ای از پژوهش ها نشان می دهد که نه تنها تأکید مردان بر زیبایی زنان دارای مفهومی احتمالا مرتبط با زادآوری است، بلکه برخی معیارهای زیبایی شناختی میان فرهنگی نیز وجود دارند که به نظر می رسد به طور عمیق در طبیعت ریشه داشته باشند.
 

هنگامی که تصاویر زنانی از نژادهای مختلف بیشتر زنان چینی، هندی، آمریکایی و آفریقای جنوبی را به مردان نشان می دهند، آنها درباره اینکه کدام یک از این زنان بیشترین و کمترین جذابیت را دارند، دارای توافق هستند. همچنین، روانشناسان دریافته اند که حتی کودکان سه ماهه ترجیح می دهند به چهره هایی خیره شوند که از نظر بزرگسالان جذاب هستند، از جمله چهره افرادی از نژادهایی که پیش تر آنها را ندیده اند.
 
انسان ها به سمت آنچه از جنبه زادآوری مفید باشد، جذب می شوند؛ یا بهتر است بگوییم در محیط تطابق تکاملی (عصر پیدایش انسان زمانی که بخش اعظم خطوط ارتباطی اولیه مغز ما ایجاد شد) انسان ها به سمت آنچه می توانست از جنبه زادآوری مفید باشد، گرایش پیدا کرده اند. مردانی که خوش ظاهر تلقی می شوند، بلند قد و قوی نیز هستند. چنین مردانی معمولا تواناترین ها برای محافظت از زنان و فرزندانشان بوده اند.
 
در زندگی قبیله ای، مردان درشت هیکل از نظر سیاسی مسلط هستند و روابط جنسی بیشتر با زنان بیشتری دارند. در چین، همانند آمریکا، زنان برای زوج احتمالی خود، بلند قامتی را بسیار مطلوب ارزش گذاری می کنند. حتی در عرصه سیاست در آمریکا، ظاهرا بلندقدی به کسب موقعیت برای افراد کمک می کند: [جرج) واشنگتن و لینکلن بسیار قدبلندتر از اغلب مردان روزگار خود بودند، و در قرن اخیر، همه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، به جز سه مورد، به نفع کاندیدای قدبلندتر تمام شد. در تجارت نیز وضعیت چندان متفاوت نیست. نیمی از مدیران پانصد شرکت فورچون دست کم شش فوت قد دارند، در حالی که میانگین قد مردان آمریکایی پنج فوت و نه اینچ است.
 

نه تنها قد و قواره مرد با موقعیت شغلی وی در ارتباط است، بلکه موقعیت شغلی او نیز در اینکه او را چگونه ببینند، مؤثر است. یک روانشناس استرالیایی، در آزمایشی خارق العاده یک مرد واحد را به ملاقات گروه های مختلفی از دانشجویان فرستاد. در یک کلاس او به عنوان دانشجو، در کلاس دیگر به عنوان استادیار و باز در کلاسی دیگر به عنوان استاد تمام معرفی شد. هنگامی که این فرد کلاس را ترک می کرد، از دانشجویان پرسیده می شد که فکر می کنند قد او چه اندازه است. دانشجویان فکر می کردند استادیار حدود یک اینچ بلندتر از دانشجو و استاد تمام، بیش از دو اینچ بلندتر از دانشجو، باشد.
 
برای زنان قدرت مرد و قد او اهمیت دارد. در یک پژوهش، سه ویژگی جسمی مرد که بالاترین جاذبه جنسی او به شمار می آمد، عبارت بودند از «تناسب جسمی چشمگیر»، «بدن ماهیچه ای ورزشکاری، و شانه های پهن». مردان اظهار می کنند هنگامی که به ورزشگاه می روند، بیشتر وقت خود را صرف فعالیت هایی می کنند که قدرت بالا تنه را افزایش می دهد. با وجود این، زنان، که به طور متوسط حدود یک سوم مردان ورزش پرس سینه انجام می دهند به طور ویژه از فعالیت هایی که به حجم بالا تنه و تنه آنها اضافه کند، خودداری می کنند.
 

در رابطه با چهره، زنان، مردانی با صورت استخوانی، چشمان گرد و گونه های برجسته، یعنی چهره هایی را که حکایت از اقتدار و تستوسترون بالا دارد، ترجیح می دهند. اما مردان می توانند بیش از حد دارای خصوصیات مردانه باشند و مانند (انسان نئاندرتال)، سرد و نامهربان به نظرآیند. مردانی با چنین صورت هایی به خصوص دارای تستوسترون بالا هستند. و مردان دارای تستوسترون بالا بیشتر احتمال دارد به زنان خود خیانت کنند، آنها را ترک کنند و آنها را کتک بزنند. هنگامی که تصویرهای مردان را به زنان نشان می دهند، زنان برای کوتاه مدت، مردانی را انتخاب می کنند که چهره های بسیار مردانه دارند، اما در مورد انتخاب زوج برای بلندمدت، که تعهد و تمایل به تأمین منابع بیشتر اهمیت دارد، چهره هایی را ترجیح می دهند که ویژگی مردانه شان کمتر باشد.
 
ادامه دارد...
 

 
منبع: کتاب «تفاوت های جنسیتی را جدی بگیرید!»